کشاورز
(شعر مازندرانی به همراه ترجمه فارسی)
( تقدیم به آنانی که با تلاش پاکشان و با نیروی بازو هایشان و با توکل به خدای مهربان و با نام علی (ع) در سخت ترین شرایط و با کمترین امکانات به زندگی مشغولند ، خداوند یار و نگهدارشان)
***
ای بینجه کر ای عشق کار
ای هسی تو کاره سوار
ادامه مطلب ...(شعر ماندرانی به همراه تلفظ انگلیسی و ترجمه فارسی)
تره یاد اینه؟
تقدیم به قدیمی های عزیز روستای هریکنده اونهایی که در بد ترین شرایط با زیبا ترین روش زندگی کردند و برای نسل امروزی سرمایه های زیادی به یادگار گذاشتند و خود رفتند . در آن زمان روستا از جاده های فعلی برخوردار نبود و برای رفتن به شهر بایستی از گل ها و مسیرهای میانبر استفاده می کردند و گاهی اوقات به تاریکی شب برخورد می کردند . پس برحسب وظیفه این شعر را تقدیم می کنم به همه پیر مردان و پیر زنان محل: (یادشان گرامی باد )
شعر
اون زمون وشنا بیتیم تسابه لینگ راهی بینه
تره یاد اینه؟
صواحی راه کتنه موزیکتی چاشت گدر قراری بینه
تره یاد اینه؟
به نام خدا
جوونی
(شعر مازندرانی به همراه تلفظ انگلیسی و ترجمه فارسی)
***
جوونی من شه عقله باد هدامه
شه خد ره آدمای لاد هدامه
اسا ، هر چی تجمه نیمه سامون
کهو دل ره صفای یاد هدامه
***
تلفظ انگلیسی
javani
Jevoni men she aghle bad hedameh
She khed re ademaye lad hedameh
Esa har chi tajemeh naymeh samon
Kaho del re safayeh yad hedameh
***
ترجمه فارسی
جوانی
دوران جوانی خو را به نحو احسن استفاده نکردم و با دوستان بد همنشین بودم .
و حالا هر چه قدر تلاش می کنم سر و سامون نمی گیرم و من از گذشته های از بین رفته ام حسرت می خورم.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
به نام خدا
(شعر بی نقطه مازندرانی)
(به همراه تلفظ انگلیسی و ترجمه فارسی)
درد دوری ...
کمر دلا و دردم هی هداره
مه دل وا و وه همراه سواره
سر هدامه صدا ره دل دگردی
کهو دل ، داد و ور هسه صداره
ادامه مطلب ...به نام خدا
خاطره های کهنه من ...
باز خاطره های قدیمی من
دارد به دفترم زنده می شود
باز نکته های درونی ناب من
دارد از خیالم کنده می شود
ادامه مطلب ...به نام خدا
غزه ...
صدا ی گریه می آید
کنار خانه ای سوخته
صدای کودکی زخمی
به چهره زرد و پژمرده
نگاهی منتظر ، گریان
که تا دستی شود یارش
ستم از دشمن پستش
فضای جنگ و توپخانه
پر از دود و وطن آوار
به گام تانک سنگین است
به ترس و وحشت دشمن
به کنجی می کند ناله
یزیدان زمان را نیست
هیچ رحم و دلی پیدا
ز خون آغشته شد ، غزه
شهامت گشته جانانه
رعایت هیچ مشد در جنگ
به رزم و بند مکتوبش
نکرده است هیچ حیوانی
از این ظلمهای بیگانه
به عاشورای دیگر شد
به قتل نسل معصومان
ز زخم و تیر و خنجر شد
شهادت ، خانه به خانه
نویسم تا شوم آرام
به دفتر شعر و صد باره
نیا مرزد خدایم ، آن
کند بر این ستم خنده
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
در دیگر سایت ها:
به نام خدا
اجازه بده ...
اجازه بده ، شعرم را چنین آغاز کنم
قلم و دفتر ذکرم را میان ساز کنم
اجازه بده ، اگه خدای من راضی شد
آنچه را نگفته ام ز قفل ذهن باز کنم
اجازه بده ، تا نفس در سینه می تپد
بر جمال و جسم نکته های نو ناز کنم
اجازه بده ، چکه های عاشقانه را
تا وصال و صحبت و نگاه عشق راز کنم
اجازه بده ، به عمق مطلب شنا کنم
قطره قطره حس گفته ها را ابراز کنم
اجازه بده ، تا رسیدن به مقصد خود
به سرای شاعرانه هرجا پرواز کنم
اجازه بده ، چو نم نم باران بهار
بس نویسم و دوباره نکته ام باز کنم
اجازه بده ، به عشق و امید و رتبه ام
دستم را به سوی خدای خود دراز کنم
اجازه بده ، نگم شاعرم ، اهل دلم
اجازه بده ، اسرار درون ، ایجاز کنم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
به نام خدا
محرم ماه خون بر شمشیر...
دو دیده اشک باران است ، محرم
ز سوگ جمله یاران است ، محرم
جهان می بارد ، اشک داغ یاران
ز ظلم نابکاران است ، محرم
ز رقص و تیر و نیزه جنگ و میدان
نظر بر تیغ برّان است ، محرم
نه رحمی باشد آنجا از یزیدان
عدو را سینه حیران است ، محرم
شکوه و بس عزاداری ، نمایان
به ماتم نوحه خوانان است ، محرم
جوان و پیر و کودک سینه ، عاشق
جهان را جمله نالان است ، محرم
حسین(ع) و جمله یاران شهیدش
محرم راه آنان است ، محرم
هدف بر آن گلوی ناز اصغر
کمان بر چله لرزان است ، محرم
به اشک زینب از نعش برادر
به زخم سم و پالان است ، محرم
گلو بس تشنه از شط فرات است
به راهی ، ساقی ، جانان است ، محرم
عمویی ، تشنه و با مشک آبش
اسیر ، بر تیر و پیکان است ، محرم
ز قدرت زور و بازوی ، ابوالفضل
مروّت تا دم جان است ، محرم
دو طفل مسلم از درد شکنجه
به بندی ، آهی ، پنهان است ، محرم
به زخم و نام قاسم تازه داماد
به عقدش ، حجله باران است ، محرم
تن خونین ، به آن خار مغیلان
به صحنه دیده سوزان است ، محرم
شهادت گشته کامل با محرم
به رمز و ریشه شاهان است ، محرم
نویسد ‹ طاهری› از ماه هجران
سخن در شعر فراوان است ، محرم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
Happy New Year
من هم به نوبه خودم فرا رسیدن عید کریسمس و تولد حضرت مسیح را به همه مسیحیان عزیزم تبریک و تهنیت عرض می کنم.
تقدیم به تمامی مسیحیان عزیز
*** میلاد مسیح و عید کریسمس ***
عید است و شادی
نه عید نوروز
جشن مسیحاست
نامش , کریسمس
آغوش مریم
نوری مبین است
بس می درخشد
اینجا و آنجا
بلبل زشادی
با صد ترانه
بر شاخه شاخه
هی می زند پر
فصل زمستان
چه نوبهاری است
دشت و دمن شد
با غنچه زیبا
شبنم به گلها
ناز است و غلطان
رویایی گشته است
دنیای گلها
تن پوش روشن
هرجا صفا یی است
از سوز سردی
آنجا نمایان
صد لاله در باغ
بر سبزه حالی است
این لطف و رحمت
از آن الله است
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
عید غدیر مبارک
یا علی(ع)
به نام خدا
من هم به نوبه خودم و طبق وظیفه
این عید سعید غدیر را
به تمامی شیعیان و مسلمانان جهان
و اهالی روستای هریکنده
و همچنین به تمامی گروه بلاگ اسکای
تبریک و تهنیت عرض می کنم.
***
Ya Ali
I Also Congratulate
Happy GHADIR Festival
To Shia Moslem And All Moslems
And Group Blogsky
Of The World.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
کشاورز
(شعر مازندرانی به همراه ترجمه فارسی)
( تقدیم به آنانی که با تلاش پاکشان و با نیروی بازو هایشان و با توکل به خدای مهربان و با نام علی (ع) در سخت ترین شرایط و با کمترین امکانات به زندگی مشغولند ، خداوند یار و نگهدارشان)
***
ای بینجه کر ای عشق کار
ای هسی تو کاره سوار
دائم تو باشی برقرار
داری همیشه تنه خار
ای هسی تو سعی و تلاش
ته زحمت آخر هسه تاش
بهار بمو شه کاره سر
ورز موقع زمینه سر
گوشه ره گیرنی تیمه جار
ونه دله ره کندی خار
با چند تا مرزه دوره ور
اسا شه کاره گیرنی سر
اینجه اونجه ره لینگه لو
با لله جا گیرنی پیسو
تیم جاره کندی مشته او
دشت کناره کندی سو
ته تیمه بینج اوی دله
خیر و خشی خنه دله
قاطی نمک با ظرف او
با خشحالی گیرنی چکو
روزی دبار با گرم او
یواش یواش تیم بونه سو
اسا شونی زمینه لو
با میس پاشنی روبرو
چنگ چنگ دهیل تیم جاره سر
موارکوا ته دوره ور
مرزه بالا شه اینوری
شیرنی دنی تیم جار سری
با لله جا کندی پچیم
نایلونه وا کندی شه دیم
گرم دکفه ته تیم جار
نوج بزنه بینج خار و خار
اسا ته تیم بونه نشا
زمین نشا بونه شه جا
دسه جمی فصل نشا
ریکا کیجا مرد و زنا
وجین بزو دسه جمی
گرمی هوا و او کمی
با لینگلو گیرنی تراک
سامونه مرزه زندی چاک
نا راحتی نا دارنی خو
دشته کنار تا نصفه شو
بینجه دله کندی هدار
قل دارنه جا ره گیرنی وار
ته نشا اسا بونه گد
وجین و اوره کنده رد
چیلکا مرزا ره تاشنی
اسبه کوده هی پاشنی
بینج اسا بیه بی چکو
گنی برو ته دره کو
تاشنی اینجه اونجه ره
ناز دنی مشته غوشه ره
ای خاخر و جان داداش
بن تر بزن خار خار بتاش
ته دتا چش دره هوا
ونگ دنی شه جان خدا
نکنه بباره وارش
مه کار و بار بوه ناخش
گرم که باشه ته کسو چنگ
کومپا زنی ره کنده ونگ
کر بزه بیه کیسه بار
چند تا هکرده ای برار
کیله زندی نوم علی
زمین دله تو خلخلی
گنی خدا برکت هدا
مه روزی ره حرکت هدا
اگه خدا بوه رضا
پابوس بورم امام رضا
تازه وه کاره راحته
کشاورزی د ساعته
الان بمو کومپای گد
گد گده کره کنده رد
صبح تا غروب جینگا سری
بورده دیگه وه اونوری
هر چی بوم از قدیما
کم بتمه از وشونا
یاد وشون نهونه گوم
مه شعر جا نهونه توم
***
ترجمه فارسی
کشاورز
ای کشاورز ای که عاشق کار و تلاش هستی و همیشه در حال کار و کوشش هستی.
انشاالله برقرار و جاویدان باشی و همیشه تندرست باشی.
ای که همیشه در تلاش و کوشش هستی و مزد تلاش خود را در موقع درو بر می داری.
با آمدن فصل بهار کار و کوششت شروع می شه و در کنار زمین حاضر می شوی.
کوشه ای از زمین را برای خزانه برنج آماده می کنی و آنجا را برای بزرگ شدن برنج آماده می کنی.
و دور تا دور خزانه را با مرز مشخص کرده و آماده کار می شوی.
با پای برهنه داخل خزانه را لگد مال و آماده و مسطح می کنی.
بعد از مسطح شدن خرانه آن را پر آب می کنیم .
بعد با شادی بذر های نمونه شلتوک را که قبلاٌ آماده کردیم داخل آب قرار می دهیم .
با مخلوط نمک در آب شلتوک های پوک از شلتوک تو پر جدا می شود.
و روزی دوبار به آن آب گرم می پاشیدند و یواش یواش شلتوک جوانه می زند.
و بعد از جوانه زدن شلتوک آن را به داخل خزانه می پاشند.
یواش یواش به طور دقیق جوانه ها را به داخل خزانه ریخته می شود و همسایه ها مبارکباد می گن.
و خودت هم بالای مرز با شیرینی (تیم جار سری) پخش می کنی.
با نی بالای خزانه را می پوشانی و روی آن را با پلاستیک می پوشانی.
با پوشش و آماده سازی جوانه ها سبز شده و منظره زیبایی تشکیل می شود.
و بعد از بزرگ شدن جوانه ها (نشا) نشا کاری روی زمین شروع می شود.
و همه باهم شروع به نشا می شویم .
بعد از نشا کاری همه برای وجین آماده می شویم با وجود کمی آب و گرمی هوا.
با وجود خشکسالی ترک ها را با پا محو می کنیم و آب بیشتری به شالی زار وارد می کنیم.
با این وجود آرام و قرار نداری و تا نصف شب در شالیزار هستی.
از میان شالیزار رفت و آمد می کنی و از هدر رفتن آب هم جلوگیری می کنی.
نشا تو حالا دیگه بزرگ شده است و دیگه به وجین و آب هم نیازی ندارد.
با وجود علف های زیاد روی مرزها آنها را پاک می کنی و کود های رشد را می پاشی.
شلتوک ها حالا دیگه رسیده است و آماده دروی آنها می شوید.
دیگه مشغول درو می شوی و از دیدن غوشه های زیبا لذت می بری.
به بقیه در درست درو کردن سفارش می کنی.
به آسمان نگاه می کنی و خداوند را صدا می زنی.
و می گی نکنه هوا بارون بزنه و محصول امسال را خراب بکنه.
وقتی هوا گرم باشه موقع خرمن کوبی هم فرا می رسه.
و بعد از خرمن کوبی کیسه ها بار می شند و از تعداد محصولت سئوال می کنی.
با صدای یا علی به جمع کردن محصول می شوی و آرام و قرار نداری
می گی یه بار دیگه خداوند به من برکت داده تا به زندگی ام سر و سامان بدهم.
اگه خدا راضی بشه به پابوسی امام رضا برای زیارت بروم.
با آمدن تجهیزات جدید کشاورزی کارکشاورزی آسان شده است.
و کمباین های بزرگ و جدیدی آمده و کار را خیلی آسان کرده است.
و از صبح تا غروب کارکردن و خرمن کوبی تا شب دیگه تمام شده است.
و من هم با وجود سختی های کار قدیمی ها هر چه بگویم کم گفته ام.
و هیچ وقت یاد و خاطره آنها از ذهن و شعر من گم نمی شوند.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
*** به یاد 25 تن از شهیدان روستای هریکنده ***
شهید یعنی گل ، معنا شهادت
شهید یعنی نو ر ، زان سو هدایت
شهید یعنی گلی بود گشته پر پر
شهید یعنی شده بی جسم و پیکر
شهید یعنی دل از ثروت بریدن
صدای حق شنیدن چشم گشودن
شهید یعنی بها ر ، یعنی شکوفته
ز دست حق تعالی جون گرفته
شهید یعنی شهادت پیشه کردن
بسی سال گمنام آنگاه پیدا کردن
شهید یعنی کسی از خویش بریده
ز راه حق زن و فرزند ندیده
شهید یعنی بجز رب کس نداری؟
به جبهه جز پلاکت تن نداری؟
شهید یعنی منور نور الله
بگفتن ( لا اله الا الله )
شهید یعنی پرپر او چه زیبا
به هر شعر و کتابم گشته والا
شهید یعنی نگو او رفته از ما
بگو کوچ کرده است روسوی الله
شهید یعنی بیا با او سخنگو
به خاک و خون بیا با او سخنگو
شهید یعنی ز خواهر دل بریده
چو زینب کربلا حسین بدیده
شهید یعنی تو زانجا کس نداری
نه خونی در بدن بر سر نداری
شهید یعنی بهشتی یعنی بنده
ز جسمش دور شده با نوری زنده
شهید یعنی ز شب با مه سخن گفت
به هنگام شهادت بس سخن گفت
شهید یعنی خداوند را صدا زد
تن بی سر حسینش را ندا زد
شهید یعنی غنی و عزیزی
قسم خوردم در دنیا بی نظیری
شهید یعنی تو سنگر دار جبهه
شهید یعنی تو عمرانکار جبهه
شهید یعنی برادر بی تو جان داد
بدونت اشک ریخت و جان جان داد
شهید یعنی به ذکر حق تمام کرد
سفر را کوله باری پر خطر کرد
شهید یعنی زن و فرزند جدا کرد
کفن را جامه الله ردا کرد
شهید یعنی محمد یا علی گفت
مسیر جبهه را با خون صحیح گفت
شهید یعنی بیستا پنج پر گشوده
کنار رب تعالی دل سپرده
شهید یعنی برو گلزار و بنگر
جوان و نوجوان و یار و بنگر
شهید یعنی محل شد عطر پاکش
بزرگ و بس عظیم شد ذکر نامش
شهید یعنی گلی بشکسته جانم
من آن بسیجی مازندرانم
شهید یعنی سزاوار محله
بودند جمله مبارز هریکنده
شهید یعنی به نام اولینش
حسین و نام رحمان و رحیمش
شهید یعنی به ذکر حق تعالی
به اسم داوودش رفت سوی الله
شهید یعنی خلیل و اهل علم بود
او مرد دانش و دارای حلم بود
شهید یعنی حر ، آزاد و جنگجو
به سوی آسمان و رفته زان سو
شهید یعنی زمان ، همنام مهدی
بنوشید یک نفس از جام مهدی
شهید یعنی حسن رزاقی ام کو
مبارز همدم و همیاری ام کو
شهید یعنی رضی او مرد راضی
بسیج و ورزش و مشتاق بازی
شهید یعنی رضا او مرد خشنود
به میدان نبرد و آتش و دود
شهید یعنی ربیع و میر و سید
معلم ، مومن و دلیر و سید
شهید یعنی ابراهیم ذکر میرش
به دشمن حمله میکرد رمز شیرش
شهید یعنی امام و هم علی بود
ز راهش فاضل و او فاضلی بود
شهید یعنی حسن او با خدا شد
به جهد و اجتهادش همصدا شد
شهید یعنی ز شعبانم بگویم
از او و جمله یارانش بگویم
شهید یعنی تقی با وصف تقوا
به پرواز سوی الله گشته والا
شهید یعنی ز عیسی من نویسم
معلم مرد با تقوی نویسم
شهید یعنی صمد اسرار جبهه
به سوی دشمن و مرزدار جبهه
شهید یعنی او محمود و شهیدم
مبارز مرد اخلاق و رشیدم
شهید یعنی صدای نوحه و نور
او بهرام و صفای جبهه و شور
شهید یعنی تو سالار شهیدان
حسین و هم علی صیاد دوران
شهید یعنی علی اصغر شدن ها
کز او مادر شده نالان و تنها
شهید یعنی قاسم او جوان بود
به جنگ بعثیان آنک روان بود
شهید یعنی صیادی یار روستا
ز تکه استخوانی گشته پیدا
شهید یعنی جوان و نام پاکش
هم میر و هم ابوطالب کنارش
شهید یعنی نبی الله من بود
به هنگام نبردش یکه تن بود
شهید یعنی قاسم یار مهمان
به جمع این شهیدان گشته جانان
شهید یعنی گلی بویش معطر
کز او ایران شده بالا و بهتر
شهید یعنی به شعرم زینت آموخت
ز خونش طاهری بس سیرت آموخت
***
تقدیم به تمامی شهیدان روستای هریکنده
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
***کبوتران خاکی ***
(یاد و خاطره 25 شهید روستای هریکنده گرامی باد)
نماشته ، کوتر انگار در بییمو
مه سر و تن همش حاضر بییمو
پسر تا کی تره شه پیش نوینم
همش دوری غم و تنها بوینم
ته رفق روز و شو ها برمه بیمه
تک و تنها ته جا در خنه بیمه
حسین وار بوردی و پرواز هکردی
دتا دسته خداسه واز هکردی
پسر ده ساله مار پیر و اسیره
همش چش انتظار دل سیر و سیره
شهید کربلا آخر بیمو
شهید نینوا آخر بیمو
ته جسد ره من هستکا بدیمه
ته بو فقط شهید ریکا بدیمه
دماسیمه ته تابوت یا علی ره
بوره بالا بوینم شه تنی ره
تو بموئی سره سلوم هکردی
کوچه پس کوچه ره شه نوم هکردی
ته صورت خون هاشی ، دل پاره بوه
لباس ارتشی ، دل پاره بوه
همه جاره سیو پارچه بزونه
همه شه دلخشی ره جا بزونه
خله هانه ته وسه او بهینه
مثل شمع یواشکی خو بهینه
تره اینجه و اونجه خو بدیمه
تره ماه تی تی واری سو بدیمه
ته تن خاکی لباس دل پاره بوه
تفنگ ته دسه راس دل پاره بوه
دتا چش ره دیگه هیچ او دنییهه
خله وقته ته سه بی خو بهیمه
ته لباسه ، پاره پاره بدیمه
ته کشه ره من خنپاره بدیمه
کمربنده سفر ره ذیل دوسی
شه پر بیتنه سه دخیل دوسی
کبوتر بوردی و پرواز هکردی
چی تی شه زخمی باله واز هکردی؟
ته وسه آرزو داشتمه پسر جان
دوره ور آبرو داشتمه پسر جان
بورم شمع و گلاب ره زود بیارم
دسر شیرنی گلاب و عود بیارم
عاروس کوئی ته داماد راهی بیه
مره جشن و عروسی حالی بیه
ناماشون که بونه ته ونگ واهه
ته خنده عکسه تن چه با صفاهه
تو اونجه در پناهه شه خدایی
تو از زخم و جراحت هم شفاهی
کجه بورم مه دردها دوا بوه
مه دل صاف و فدای خدا بوه
اونشو خو بدیمه من چلچلاره
وارش بزو بخرده چلچلاره
صاف هوا یه هو کهو بهیهه
زمین و آسمون اون رو بهیهه
خدا ، مه چلچلاره چی بیه
مه سره ی صفاره چی بیه
بورم آسونه سر ، دخیل دونم
سبز پارچه ره اونجه ذیل دونم
آخه جوون بیهه آرزو داشته
همش شه تن پیرهنه سیو داشته
محل هی ونگه وای برمه اینه
کوچه دیگه صدای خنده نینه
ته شاعر چند تا بنده رو هکرده
شه دل ره با بنوشتن سو هکرده
خدایی هر چی بوم از شهیدون
کم بتمه تلاش و جنگ و میدون
طاهری ته سه شعر دارنه فراوون
گنه از رزم و ایثار شهیدون
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
(شعر ماندرانی به همراه تلفظ انگلیسی و ترجمه فارسی)
تره یاد اینه؟
تقدیم به قدیمی های عزیز روستای هریکنده اونهایی که در بد ترین شرایط با زیبا ترین روش زندگی کردند و برای نسل امروزی سرمایه های زیادی به یادگار گذاشتند و خود رفتند . در آن زمان روستا از جاده های فعلی برخوردار نبود و برای رفتن به شهر بایستی از گل ها و مسیرهای میانبر استفاده می کردند و گاهی اوقات به تاریکی شب برخورد می کردند . پس برحسب وظیفه این شعر را تقدیم می کنم به همه پیر مردان و پیر زنان محل: (یادشان گرامی باد )
شعر
اون زمون وشنا بیتیم تسابه لینگ راهی بینه
تره یاد اینه؟
صواحی راه کتنه موزیکتی چاشت گدر قراری بینه
تره یاد اینه؟
تخته پل یور که شینه تیل دکته لینگ صدا
هف هشتا اسب و آدم تیل تنگه ره حالی بینه
تره یاد اینه؟
پیاده راه کتنه هیمه ره شه دوش اشتنه
ترس بی وقتی و جن شخ شخ و تیناری بینه
تره یاد اینه؟
اون زمون اسفالت نیه جاده نیه لپر و تیل
دتا لینگ ره متنه چلپ چلپ واری بینه
تره یاد اینه؟
هیمه و مرغنه ره وردنه بازار روتنه
جرب و کفش و کلوش گیتنه و راهی بینه
تره یاد اینه
هریکنده اون موقع تلفن و او شهری کجه
اتا در اتاق دله خس خس و بیماری بینه
تره یاد اینه؟
عید بیهه نوروز خونا بهار بهارما گتنه
زرد کرکه مرغنه جنگی جنگی بازی بینه
تره یاد اینه؟
اون موقع طارم پلا نونوایی رسم نهییه
پلاره مجمه دله لوه نونه راضی بینه
تره یاد اینه
کاره سر دسته جمی راه کتنه دشته دله
کایر و همسایگی یکدل و همکاری بینه
تره یاد اینه
ماهی روخنه زلال او دله دیار بیهه
تیکا و ایا اونجه تله تا جا بازی بینه
تره یاد اینه
کله سر رواق بنه دیم و دیار سیو بیهه
شسن ظرف و ظروف با کلن و وازی بینه
تره یاد اینه
ککلی داشتیمی ها کرک و سیکا فراوونی
کجه کک رواق بنه چینه کا جا نازی بینه
تره یاد اینه
دشونه ماست و کره شیر و دوغه تو یاد نکن
شیر پلا ، تازه کره شه لقمه جا راضی بینه
تره یاد اینه؟
طاهری هر چی گنه هیچ کی ونه یار نهونه
زندگی صلح و صفا ساده و راس راسی بینه
تره یاد اینه؟
***
تلفظ انگلیسی
Tere yad eeneh?
On zamon veshna bitim tesabeh ling rahi bineh
Tere yad eeneh?
Sevahi ra kateneh moziketi chash geder gherari bineh
Tere yad eeneh?
Takhtepel yor ke shineh til daketi linge seda
Haf hashta asb o adem til tangere hali bineh
Tere yad eeneh?
Piyadeh ra kateneh hime re she dosh eshtaneh
Tarse bivaghti o jen shekh shekh o tinari bineh
Tere yad eeneh?
On zamon esfalt nayeh jadeh nayeh laper o til
Deta linge meteneh chelap chelap vari bineh
Tere yad eeneh?
Himeh va merghenere vardeneh bazaar roteneh
Jereb o kafsho kaloosh gitene o rahi bineh
Tere yad eeneh?
Harikandeh on mogheh telfona o shahri kejeh
Ata dar otagh deleh khes khes o bimari bineh
Tere yad eeneh?
Eyd biheh noroz khona behar behar ma getene
Zarde kerke mergheneh jangi jangi bazi bineh
Tere yad eeneh?
On mogheh tarem pela nonevaee rasm nahiyeh
Pelare majmeh deleh lavenone razi bineh
Tere yad eeneh?
Karesar dasteh jami ra kateneh dashte deleh
Kayer o hemsayegi yekdel o hamkari bineh
Tere yad eeneh?
Mahi rokhenh zelale o deleh diyar biheh
Tika o aya onjeh taleta ja bazi bineh
Tere yad eeneh?
Kalesar revaghbeneh dim o diyar siyoo biheh
Shestene zarfo zorof ba kalen o vazi bineh
Tere yad eeneh?
Kekeli dashtimiha kerk o sika feravoni
Kejekek ravagh beneh chineka ja nazi bineh
Tere yad eeneh?
Deshoneh mast o kare shir o doghe to yad naken
Shir pela tazeh kare she loghmeh ja razi bineh
Tere yad eeneh?
Taheri har chi geneh hichki vene yar nahoneh
Zendegi solho safa sadeh o rasrasi bineh
Tere yad eeneh?
ترجمه فارسی
آیا به خاطر داری؟
- آن زمانهای قدیم که با شگم های گرسنه و با پاهای برهنه به طرف بازار می رفتند و از منطقه موزیکتی می گذشتند و تا ظهر به شهر می رسیدند . آیا به خاطر داری؟
- از اولین پل محل (تخته پل) که معمولاً گروهی به سوی شهر حرکت می کردند و از آن منطقه عبور می کردند صدای پاهای آنها در گل به گوش می رسید. آیا به خاطر داری؟
- با پاهای پیاده و هیزم به پشت به طرف شهر حرکت می کردند و به علت طولانی بودن راه از تاریکی شب می ترسیدند . آیا به خاطر داری؟
- اون موقع از جاده های در حال حاضر خبری نبود و از جاده های گلی حرکت می کردند و صدای گیر کردن پا در گل به گوش می رسید. آیا به خاطر داری؟
- هیزم و تخم مرغ را به شهر برای فروش می بردند و کفش و لباس و جوراب از شهر می خریدند . آیا به خاطر داری؟
- در روستای هریکنده از برق و آب شهر و تلفن خبری نبود و در یک اتاق با هم زندگی می کردند و بیماری های زیادی وجود داشت و تاصبح خس خس سینه و سرفه می زدند . آیا به خاطر داری؟
- با فرارسیدن عید نوروز صدای عمو نوروز به گوش می رسید و با تخم مرغهای رنگ شده به بازی مشغول می شدند. آیا به خاطر داری؟
- در آن زمان از برنجهای فعلی و نونوایی ها خبری نبود و در داخل یک ظرف بزرگ (مجمه) دسته جمعی غذا می خوردند. آیا به خاطر داری؟
- در هنگام کار به صورت گروهی مشغول کار می شدند و از همکاری و تعاون محلی برخوردار بودند. آیا به خاطر داری؟
- با وجود آب زلال رودخانه ها ماهی ها پیدا بودند و پرنده های صحرایی در داخل دام های درست شده بازی می کردند.آیا به خاطر داری؟
- در گوشه ای از حیاط منزل به نام کله سر به غذا پختن مشغول می شدند و با خاکستر چوب ها (کلن) و ماسه ها به شستن ظروف می شدند.آیا به خاطر داری؟
- در لانه مرغ ها مرغای زیادی بودند و در حیاط منزل مادر جوجه ها به بازی با جوجه ها مشغول بود. آیا به خاطر داری؟
- هر خونه ای پر از شیر و دوغ و ماست برخوردار بود و شیر برنج و غذاهای محلی می خوردند و هیچ اعتراضی نمی کردند. آیا به خاطر داری؟
- طاهری با گفتن شعر های زیاد کسی او را همکاری نمی کند و از زندگی ساده و صلح و صفا برخوردار بودند. آیا به خاطر داری؟
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
بندر نمی بارد
نیست هیچ بارانی اینجا
در کنار پنجره من
حسرت یک قطره باران
آسمانی گرم و روشن
ابر ها در کوچ فردا
با وجودش در زمستان
آرزو ی نم نم آن
بس نگاهها آسمانی است
نیست هیچ بارانی اینجا
با وجود باد خشمگین
شهر پیدا نیست هرجا
گرد و خاک هم در هوایش
می پرند حیران و ویران
در خیالم با نگاهش
نم نم باران چه زیبا
تا بشوید شهر تشنه
نیست هیچ بارانی اینجا
موج در ساحل چه زیبا
می نشیند روی سنگها
قایق صیاد را او
می برد در خواب و رویا
ماهیان رنگ رنگش
در دل دریا فراوان
منتظر از ریزش آن
نیست هیچ بارانی اینجا
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
***کوترهای زخمی ***
(یاد و خاطره 25 شهید روستای هریکنده گرامی باد)
نماشته ، کوتر انگار در بییمو
مه سر و تن همش حاضر بییمو
پسر تا کی تره شه پیش نوینم
همش دوری غم و تنها بوینم
ته رفق روز و شو ها برمه بیمه
تک و تنها ته جا در خنه بیمه
حسین وار بوردی و پرواز هکردی
دتا دسته خداسه واز هکردی
پسر ده ساله مار پیر و اسیره
همش چش انتظار دل سیر و سیره
شهید کربلا آخر بیمو
شهید نینوا آخر بیمو
ته جسد ره من هستکا بدیمه
ته بو فقط شهید ریکا بدیمه
دماسیمه ته تابوت یا علی ره
بوره بالا بوینم شه تنی ره
تو بموئی سره سلوم هکردی
کوچه پس کوچه ره شه نوم هکردی
ته صورت خون هاشی ، دل پاره بوه
لباس ارتشی ، دل پاره بوه
همه جاره سیو پارچه بزونه
همه شه دلخشی ره جا بزونه
خله هانه ته وسه او بهینه
مثل شمع یواشکی خو بهینه
تره اینجه و اونجه خو بدیمه
تره ماه تی تی واری سو بدیمه
ته تن خاکی لباس دل پاره بوه
تفنگ ته دسه راس دل پاره بوه
دتا چش ره دیگه هیچ او دنییهه
خله وقته ته سه بی خو بهیمه
ته لباسه ، پاره پاره بدیمه
ته کشه ره من خنپاره بدیمه
کمربنده سفر ره ذیل دوسی
شه پر بیتنه سه دخیل دوسی
کبوتر بوردی و پرواز هکردی
چی تی شه زخمی باله واز هکردی؟
ته وسه آرزو داشتمه پسر جان
دوره ور آبرو داشتمه پسر جان
بورم شمع و گلاب ره زود بیارم
دسر شیرنی گلاب و عود بیارم
عاروس کوئی ته داماد راهی بیه
مره جشن و عروسی حالی بیه
ناماشون که بونه ته ونگ واهه
ته خنده اونجه راسی با صفاهه
تو اونجه در پناهه شه خدایی
تو از زخم و جراحت هم شفاهی
کجه بورم مه دردها دوا بوه
مه دل صاف و فدای خدا بوه
دیشو خو بدیمه من چلچلاره
وارش بزو بخرده چلچلاره
صاف هوا یه هو کهو بهیهه
زمین و آسمون اون رو بهیهه
خدا ، مه چلچلاره چی بیه
مه سره ی صفاره چی بیه
بورم آسونه سر ، دخیل دونم
سبز پارچه ره اونجه ذیل دونم
آخه جوون بیهه آرزو داشته
همش شه تن پیرهنه سیو داشته
محل هی ونگه وای برمه اینه
کوچه دیگه صدای خنده نینه
ته شاعر چند تا بنده رو هکرده
شه دل ره با بنوشتن سو هکرده
خدایی هر چی بوم از شهیدون
کم بتمه تلاش و جنگ و میدون
طاهری ته سه شعر دارنه فراوون
گنه از رزم و ایثار شهیدون
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
(شعر مازندرانی)
دمش گرم
هواره مشته ابر بیته ، دمش گرم
کهو می ره شه ور بیته ، دمش گرم
سیو بیه هوا ، گم بیه افتاب
دتا دسته شه سر بیته، دمش گرم
وارش بیته هوا تیم تیم ، دیاره
زمینه خنده ور بیته ، دمش گرم
ببار وارش ، بشن صلح و صفاره
خشحالی اینجه سر بیته ، دمش گرم
سو بیه اینجه اونجه مشته تی تی
سبزه گل ره نظر بیته ، دمش گرم
عجب بیه قشنگ ، تا چش دیاری
خدایی اینجه پر بیته ، دمش گرم
او بیته کیه ره ، روش کشنه روش
تیلندی بال و پر بیته ، دمش گرم
دپیته بوی نحنا ، اونجه پخشه
علف ره اونجه قهر بیته ، دمش گرم
بورم شکر هاکنم جان خداره
هدایی سرتا سر بیته ، دمش گرم
***
تلفظ انگلیسی
Damesh garm
Hevare mashte abr bayteh , damesh garm
Kaho mire she var bayteh , damesh garm
Siyo bayeh heva gom bayeh eftab
Deta daste she sar bayteh, damesh garm
Varesh bayteh heva tim tim diyareh
Zamine khandeh var bayteh , damesh garm
Bebar varesh bashen solho safari
Kheshhaly inje sar bayteh , damesh garm
So bayeh inje onje mashteh titi
Sabzeh golre nazer bayteh , damesh garm
Ajeb bayeh ghasheng ta chesh diyari
Khedaee injeh par bayteh , damesh garm
O bayteh kilere rosh kasheneh rosh
Tilendi bal o par bayteh , damesh garm
Dapiteh boyeh nahnah onjeh pakhshe
Alefre onje ghahr bayteh, damesh garm
Borem shokr hakenem jane khodareh
Hedaee sar ta sar bayteh , damesh garm
***
ترجمه فارسی
دمش گرم
آسمان از ابر های سیاه پر شده است و همه جا سیاه به نظر می آید.
با وجود ابرهای سیاه آفتاب ناپدید شده و از این بابت آفتاب احساس ناراحتی می کند.
بارن نم نم شروع به باریدن کرده است و زمین با وجود باران بسیار خوشحال می باشد.
با آمدن باران صلح و صفا از آسمان فرود می آید و و همه از این بابت خوشحال هستند.
گلهای زیادی در دشت و صحرا پیدا شده است و سبزه با بودن گلها حسادت می کند.
تا جایی که به چشم دیده می شود زیبا شده است و لطف خدا اونجا نمایان است.
رودهای کوچک همه پر آب شده است و آب های گل آلود هستند.
بوی نحنا در کنار رودها به مشام می رسد و علف از این ماجرا ناراحت است.
و من خدا را شکر می کنم که این همه نعمات را خلق کرده است.
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
میلاد امام رضا
رضا بمو اماره شاد هکرده
صفا بمو اماره یاد هکرده
امام هشتمین بمو که بوم
جهون ره پر ز عدل و داد هکرده
***
reza bemo emare shad hakerdeh
sefa bemo emare yad hakerdeh
emame hashtomin bemo ke bavem
jehonre per ze adloo dad hakerdeh
***
ترجمه فارسی
امام رضا (ع) به دنیا اومد و باعث شادی امت اسلام شده است.
و با به دنیا اومدن امام هشتم حال و هوای ما دگرگون شد.
امامی به دنیا اومد که با قدوم پاکش جهان را پر از عدل و داد کرده است.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
بورده شه سه
بروشته روخنه او بورده شه سه
کله سر چایی سوسو بورده شه سه
امه رسم و زبون ره کی بکوشته
کئی بورده پلا بو بورده شه سه
***
تلفظ انگلیسی
Baroshte rokhene o borde she se
Kalesar chaee soso borde she se
Ame rasmo zebonre ki bakoshte
Kaee borde pela bo borde she se
***
ترجمه فارسی
دیگه از فراوانی آب رودخانه ها هیچ خبری نیست.
و از آب رودخانه ها دیگه برای دم کردن چای استفاده نمی شود.
همه رسم و رسوم قدیمی و زبون محلی ما فراموش شده اند.
و از موقعی که آدات نو وارد رسوم ما شده است قدیمی ها به فراموشی سپرده شده اند.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
میلاد امام رضا
رضا بمو اماره شاد هکرده
صفا بمو اماره یاد هکرده
امام هشتمین بمو که بوم
جهون ره پر ز عدل و داد هکرده
***
reza bemo emare shad hakerdeh
sefa bemo emare yad hakerdeh
emame hashtomin bemo ke bavem
jehonre per ze adloo dad hakerdeh
***
ترجمه فارسی
امام رضا (ع) به دنیا اومد و باعث شادی امت اسلام شده است.
و با به دنیا اومدن امام هشتم حال و هوای ما دگرگون شد.
امامی به دنیا اومد که با قدوم پاکش جهان را پر از عدل و داد کرده است.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
جوانی
جوانی من شه عقله باد هدامه
شه خد ره آدمای لاد هدامه
اسا هر چی تجمه نیمه سامون
کهو دله صفای یاد هدامه
***
تلفظ انگلیسی
Jevani men she aghle bad hedameh
She khedre ademaye lad hedameh
Esa har chi tajeme nayme samon
Kaho dele sefayeh yad hedameh
***
ترجمه فارسی
از دورن جوانی خود به نحو احسن استفاده نکردم.
و روزگار خودم با آدمای بی بند و بارسپری کردم.
و حالا هر چه تلاش می کنم زندگی من سر و سامان نمی گیرد و بسیار پشیمانم.
و همیشه به یاد گذشته هایم فکر می کنم .
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
* شهادت علی(ع) shahadate ali
علی بوم علی شیر خدارهali bavem ali shire khedare
شب نوزده طی هکرده شه رارهshabe nozde tey hakerde she rare
به سوی راه حق وه راهی بیهbe soye rahe hagh ve rahi baye
تمومه انس و جن ره حالی بیهtemome ensa jenre hali baye
دونسه شه شهیدی ختم عمرهdonese she shahidi khatme more
به وقت صبح اذان و قتل نومرهbe vaghte sobh azana ghatle nomre
تو ملجم دوندی که چه کار هکردیto moljem dondi ke che kar hakerdi
زمین و آسمون ره زار هکردیzamina asemon re zar hakerdi
مدینه کوفه ره تنها هکردیmadine kofere tanha hakerdi
شه ور بیتنه سه چه ها هکردیshe var baitenese cheha hakerdi
ته ضربت کوه و دل ره زار هکردهte zarbet koha del re zar hakerde
تمومه جای جاره تار هکردهtemome jaye jare tar hakerde
علی فزت فزت سر هدائهali fozto va fozto sar hedahe
تمومه اهله باله ور هدائهtemome ahle bale var hedahe
به هنگام نماز وه بی گناههbe hengame nemaz ve bi genahe
قسم خرمه که قاتل بی وفاههghasem kherme ke ghatel bi vefahe
دتر بی بابا بیه برمه کندهdeter bi baba baye berme kende
بی بابا تپه اصلی بنه کندهbi baba tepe asli bene kende
سیو پیرن وه شه جمه کندهsiyo pirane ve she jeme kende
دل وا پس بیه وه ای برمه کندهdel vapas baye ve ay berme kende
بورین مسجد بوینین چی تی بیهborin masjed bavinin chiti baye
امیرالمومنین ره چی تی بیهamiralmomenin re chiti baye
علی شیر خدا در خون شناورali shire khoda dar khon shenaver
بمیره دشمن نامرد و کافرbamire deshmene na marda kafer
امشو اهل ملائک خو دنییهamesho ahle melaek kho daniye
هزار ماه و ستاره سو دنییهhezar maha setare so daniye
افتاب ره طاقت سو سو دنییهeftab re taghete so so daniye
زمین ره دیگه هیچ آبرو دنییهzamin re dige hich abro daniye
علی لبخند شادی سر هدائهali labkhande shadi sar hedahe
شه قاتل بی گناهی ور هدائهshe ghatel bi genahi var hedahe
تمومه عشقه راره پر هداههtemome eshghe rare par hedahe
شه دل ره راهی اونور هداههshe del re rahiye onvar hedahe
حسن و با حسین بی بابا بینهhasena ba hosein bi baba baine
به کوفه با مصیبت تنها بینهbe kofe ba mosibet tanha baine
دکتر بمو دیگه درمون ندارنهdoctor bemo dige darmon nedarne
دیگه بی بابا کیجا جون ندارنهdige bi baba kija jon nedarne
چند روز هسه که دل هی غم زنده غمchand roz hase ke del hey gham zande gham
خشکه خاکه زمین هی نم زنده نمkheshke khake zamin hey nam zande nam
علی از درد اسیر دل پاره بوهali az dard asir del pare bave
ندا دکتر امید دل پاره بوهneda doctor omid del pare bave
چتی دنیا دل طاقت بسازهcheti denya dele taghet besaze
از این درد عظیم راحت بسازهaz in dared azim rahet basaze
طاهری عشق الله یا علی باtaheri eshghe alla ya ali ba
به سوی حق تعالی یا علی باbe soye hagh teala ya ali ba
***
ترجمه فارسی
شهادت علی (ع)
علی(ع) را صدا بزنم که شیر خدا لقب اوست و شب نوزدهم توسط ابن ملجم ضربت خورد ه است,
به طرف خدای خود حرکت کرد و تمام انس و جن برایش عزاداری می کنند,
می دانست که در این روز و به هنگام و موقع اذان به شهادت می رسد,
و تو ای ابن ملجم هیچ می دانی که چه کسی را به شهادت رساندی که آسمان و زمین همه می گریند,
و مدینه و کوفه از این بابت تنها شده است و برای یک سری آرزو ها این کار را انجام دادی,
و این ضربتی که وارد کردی دلها را نگران کرد و همه جای زمین را در ماتم فرو برد,
علی (ع) بعد از ضربت خوردن صدای فزت سر داده است و تمامی فرشتگان را در کنار خود دید,
به هنگام نماز صبح بود و امیر المومنین بی گناه بود و به خدا قسم می خورم که قاتل بی وفا بود,
دختر علی(ع) از این واقع بسیار گریه می کند و اشکهای زیادی از دیدگانش می چکد,
پیراهن مشکی را به تن می کند و از نبود پدر خیلی گریه می کند,
به طرف مسجد بروید که چه بر سر علی(ع) آمده است ,
علی (ع) با این ضربت در خون شناور است و لعنت بر دشمن کافر که چنین کرده است ,
امشب(شب شهادت) تمامی فرشتگان بیدارند و تمامی ستاره ها و ماه هیچ روشنایی ندارند,
آفتاب هم نمی خواهد طلوع کند و دیگر برای زمین آبرویی وجود ندارد,
علی(ع) از این همه درد لبخند شادی میزند و قاتلش را بیگناه می داند,
و علی(ع) از اهل و عیالش خدا حافظی می کند و به خدای خود فکر می کند,
امام حسن وحسین دیگه بی بابا و تنها شدند,
طبیب برای درمان آمده و دیگه امیدی وجود ندارد و دختر از دوری پدر بیهوش شده است,
چند روزی است که از دوری علی(ع) دلها همه نگران هستند و اشکهای زیادی از چشمها جاری ا ست ,
و علی(ع) از درد زیاد بسیار ضعیف شده است و طبیب دیگه نا امید شده است,
چطور دنیا از این غم بزرگ سپری شود و راحت بگذرد,
طاهری در جستجو و حرکت به سوی خدایت علی(ع) را صدا بزن,
***
میر حمزه طاهری نوپا
mir hamzeh taheri nopa
با فرا رسیدن فصل بهار که خداوند ضمن وجود خود و زیبایی هایی که در همه جا نمایان می کند مردم روستای هریکنده در کنار سایر خانواده در شالیزار ها مشغول کار و کوشش می شوند و الان که وارد روستا می شوی وجود همه این عزیزان را می بینی که با چه زحمت و تلاشی با دستای پینه بسته و پای برهنه در شالیزار ها مشغول می شوند تا روزی حلال را با زحمت های دیرینه خود بدست آورند . این مردم ابتدا شروع به ساخت خزانه در گوشه ای از زمین کشاورزی درست می کنند و با دقت و ظرافت خاصی بعد از آماده شدن نشاه های برنج آنها را در زمین هایشان به کار می برند و این روزا آنقدر محبت و صمیمیت همسایه ها نمایان می شود و همچنین لذت خوردن صبحانه در کنار زمین که خودش از لذت خاصی برخوردار می باشد . از مهمترین اماکن هایی که در روستای هریکنده به اماکن کشاورزی محسوب می شود می توان به : خطه په ، مصیحت دار ، درزی آیش ، چمازی ، توته باغ ، سپرده ، ملیجه کتی و ... می توان نام برد. و من هم از جنوب کشور یه خسته نباشید خدمت همه اهالی روستای هریکنده و هم روستایی هایم عرض می کنم باشد در سایه رحمت خداوند همگی سالم و تندرست و شاد باشند. خداوند یار و نگهدار همه
و امسال هم با وجود کمبود آب و اعلام خشکسالی زحمت این مردم عزیز قابل ستایش است و امید واریم با آمدن باران این مشکلات مردم حل شود.
مزارع برنج کم کم آماده شده و با آماده شدن نشا ها در خزانه ها به همت مردم زمین ها به نشاهای برنج زینت می یابد و سرسبزی در روستا هویدا می شود.
(عکسها تزئینی می باشد مربوط به محل نمی باشد)
نوپا ۱۵/۰۲/۱۳۸۷ بندر عباس
تا ... رسیدن به تو
واسه تا رسیدن تو ، خودم و زدم به آخر
دل به غیر تو نبستم ، از اون اولش تا آخر
قصه من و تو انگار ، شده راز دفتر عشق
چکه های ناز چشمت ، کرده برگه ها شون و تر
به کدامین از گناهم ، نشدم موافق تو
به قضاوتم نشینی ، به حلالی ام تو داور
شده ام غرق وجودت ، انتظار منجی عشق
با وجود ناجی اینجا ، شده ام من هم شناگر
قلب صاف و ساده من ، می تپد به انتظارت
به هوای آشنایی ، بشیم اینجا آشنا تر
با طناب دیدگانت ، شده ام به اوج مستی
با وصال مقصد عشق ، به صفایی ام صفاتر
با قدوم تا تو انگار ، شده ام مهم و بهتر
به امید و سبقت حالا ، گشته ام کنون فراتر
طاهری هر چه نویسد ، شده مبتلا و مجنون
به زبان لیلی گوید ، به حکایتش برابر
**
نوپا
01/12/1386 بندر عباس
به یاد تلاشها و زحمات تو عموی عزیزم و به یاد پینه های دستان تو که هیچ وقت از ذهن من فراموش نمی شود .
عمو
دل ره صحرا بدایی داز و فکا گیرنی شه دوش
اسبه سارخ چوی تن نون و پلا گیرنی شه دوش
بیل و گروازه شه جا دوست و رفق دوندی عمو
خسه تنه دیینی تور و حلا گیرنی شه دوش
تور و تاشه هنه کوله سو هداهه ته بوین
ناماشون دیمه خنه پیته قوا گیرنی شه دوش
لله چو دیمه صحرا دسه عصا هسه تره
سنگین کنده چوره یا مرتضی گیرنی شه دوش
تنه تو کار بدایی خسه نواش من ته فدا
همه ره راهه خدا بی سرصدا گیرنی شه دوش
مسه چش وا هکنی لطف خداره اشنی
کیسه کیسه روزی ره نومه خدا گیرنی شه دوش
اونقدر مسه کار هسی خسگی نارنی وجود
دوندی کر دسه ره کوفا کوفا گیرنی شه
***
نوپا
به نام خدا
اشعار امیری و طالبا امروزه در بین مردم مازندران از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و مازندرانی ها در مراسم و جشن ها به خواندن اشعار امیری و طالبا می پردازند ، طالب اهل مازندران بوده که به روایتی شاعر و ملا بوده که علاقه خاصی به زهره داشته و طالب مادر نداشت و با مادر ناتنی خود با پدرش زندگی می کرد که کم کم حس حسادت در مادر ناتنی طالب نسبت به او زیاد می شود و با خوراندن او با سم طالب مسموم
می شود . و تا کنون اشعار زیبای طالبا هنوز هم در بین مازندرانی ها خوانده می شود . روحش شاد یادش گرامی
امیری
اول بوم بسم الله نوم خداره
صلوات برس بر محمد صل الله ره
خله مرد خامبه جواب بوه الهی
یونس پیغمبر دره شکم ماهی
دریا پشت آب بند و آب پشت ماهی
ماهی پشت آب بند و سر الهی
***
بوم یا علی سو دکفه امه دل
علی باله ماس هسه قیامت پل
قیامت پل یه موی نازکی یه
چند تا بی نماز اون پله یور نشی یه
***
حسن و حسین (ع) فاطمه بزاره
عجب نوری پاک داشته وشون دتاره
امیر المومنین (ع) وشون بابا هه
ونگ هکنم ونه خواره صداره
***
امیر باته یک بار بورم جوون بهووم
کله سنگه دشته جوون بهووم
بورم مدرسه قرآن خون بهووم
پیش محمد(ص) رو گردون نهووم
***
ناماشون صحرا وا دکته صحراره
داره چله چو بورده مه قواره
تازه بوره شیر دکفه مه پلاره
خبر بمو ورگ بزو مه گیلاره
***
دریوی کنار بدیمه یک ستاره
قنبر جلو دار شاهه مردان سواره
شاهه مردان برس مه مدعاره
بورم کشه بزنم قبر امام رضاره
***
سئوال و جواب امیری
این نوع از اشعار به صورت سئوال و جواب مطرح شده است که به نوبه خود از اهمیت خاصی برخوردار می شده است و سئوال کننده سئوال خود را مطرح می کرد و جواب هم به صورت شعر جواب داده می شده است:
کدوم روزه که افتاب یک نم درنه؟
زمین مرس بون و چشم کفا درنه؟
کدوم شخصه که گارز گرنه و تن انه؟
کدوم شخصه که به داد ملت انه؟
روز قیامت هسه افتاب یک نم درنه
زمین مرس بونه چشم کفا درنه
جبرئیل امین گارز گرنه تن انه
محمد (ص) رسول الله به داد ملت انه
***
ونه بدونم ناف دونیا کجوهه؟
مغرب تا مشرق چند گز و چند وجوهه؟
هفت دریای او چند قطره و چند تپوهه؟
اگه جواب را بتی کل امیر ته بندوه
مکه معظمه ناف دونیا اونجوهه
مغرب تا مشرق خدای یک وجوهه
هفت دریای او علی (ع) ره یک تپوهه
این هم ته جواب بی بور ته آرزوهه
***
کدوم شخصه که نادین دارنه نا ایمون؟
کدوم شخصه که مقصره به زندون؟
کدوم شخصه که شیر هکرده پالون؟
کدوم شخصه که افتاب ره بیارده سامون؟
ابلیس لعین نا دین دارنه نا ایمون
همچنین وه مقصره به زندون
علی (ع) شیر هکرده پالون
خلاق جهون افتاب ره بیارده سامون
***
کدوم مرغه پر دارنه پا ندارنه؟
کدوم سوره وه بسم الله ندارنه؟
کدوم گله وه بو ندارنه؟
کدوم جاهه که مجشگاه ندارنه؟
اون مرغ ماهی هسه پر دارنه پا ندارنه
سوره توبه هسه که بسم الله ندارنه
اون گل پنبه هسه وه بو ندارنه
ته دریل هسه که مجشگاه ندارنه
***
کدوم سازه که دست نزه سرونه؟
کدوم اسبه که مار نزا کروهه؟
کدوم شمعه که شب تا صواحی سوهه؟
کدوم تیغه که استا چکش نزوه؟
اون ساز بلبله که دست نزه سرونه
اون اسب دول دوله که مار نزا کروهه
اون شع ستاره هسه شب تا صواحی سوهه
اون تیغ ذولفقاره که استا چکش نزوهه
***
گل دارمی گلاب ره کورمی؟
شیر دارمی کله قند نبات ره کورمی؟
دین اسلام دارمی جهان ره کورمی؟
روز قیامت دارمی حساب ره کورمی؟
گل دارمی گلاب هم ورنه
شیر دارمی کله قند نبات هم ورنه
دین اسلام دارمی جهان هم ورنه
روز قیامت دارمی حساب هم ورنه
***
ونه بدونم اول و آخر کی هه؟
ونه بدونم پیر منور کی هه؟
ونه بدونم فولاد انور کی هه؟
ونه بدونم شیر دلاور کی هه؟
خالق یکتا اول و آخر وهه
خلاق جهون پیر منور وهه
ذولفقار شاه فولاد انور وهه
علی (ع) شیر دلاور وهه
***
اشعار طالبا
مه طالب گم بیه فصل جوانی
ونه قسمت دیبیه ته خانمانی
ندارمه مار مه سه هاکنه مادری
خردمه مار هاکرده لاغلی سری
دله ره دکرده بیهوشه داری
مه طالب بخرده وا بهیه راهی
لعنت بر خورده مار و شی پسر داری
لعنت بر خورده مار و شی پسر داری
انده بورده طالب میونه هندی
هندی یه کنار داشته جفته انجیلی
ونه بالا نیشبیه کوتر چمپلی
ونه زیر نیشبیه آدم آبی
آدم آبی تو مه طالب ره ندی؟
طالب ره بخرده دریوی ماهی
بزنم سالیک و بیرم طلاجی
گردم ره دکنم رز رز شاهی
طالب مه طالب و طالب فرامرز
هر کجه دری خدا بیامرز
***
طالب ره بدیمه میون هندی
هندی مردمون قلیون او کرده
هندی زنانه وچه رو خو کرده
هندی کیجائونه کشه خو کرده
هندی مردمون چراغ سو کرده
قلی چار بیدار تو مه طالب ره ندی
قلی چار بیدار تو مه طالب ره ندی
قلی چار بیدار تو مه طالب ره بیار
طالب نمو ونه دعا کتاب ره بیار
صد تا گسفن دمه همه وره مار
صد تا مادیون دمه همه کره مار
صدتا گومش دمه همه باقه مار
صد تا شتر دمبه قطار به قطار
صد تمن پول اشمامه دمبه میون
بلکه ول هاکنن طالب نوجوون
گدا کیجا بیمه درمه بیابون
دعا کمبه پیدا بوه مه خاهون
طالب مه طالب و طالب خرما چش
از عشق زهره دل دارنه ناخش
***
عاشقی نکنین عاشقی سخته
عاشقی کره دیم دائم زرده
هر کی عاشقی شه کسب هاکرده
عمره صد و بیسته وه شصت سال هاکرده
عاشقی ره هاکردنه پیغمبرون
یوسف عشق ذلیخا بورده زندون
نجما و رعنا برار بینه سرگردون
خسرو و شیرین بوم دونا دون
مسکین و فاطمه گدای دل بیه خون
حضرت عباس من ته بازوی قربون
دمه ذولفقار هاکرده مسلمون
***
الهی لال بوه عمو ته دهون
دیگه این صوبت ره نیار مه میون
مه سره سیو می بوه مه رنگ دندون
غیر از طالب زهره نیره شه خاهون
صادق گد کله هسه سا تشی دندون
طالب فقط هسه مه جان خاهون
گمبه یا عباس مره صادق نونه
یا امام رضا مره صادق نونه
اون قفل طلا مره صادق نونه
محمد صل الله مره صادق نونه
علی مرتضی مره صادق نونه
مره طالب ورنه و خدا ندنه
***
گالشی هاکرد بیمه کنار بیشه
به درگاه الله زهره ناله تنیشته
دسه تور بزو مه جان شه لینگه تاشه
زمینه هاکرده ممرزه ریشه
صد تا گو بزا مه جان نخرده ششه
دکنم پیله طالب کم بخت جانه شه
طالب مه طالب طالب مهربون
گدا کیجا بیمه و درمه بیابون
***
گرد آوری کننده
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
http://www.harikandeh.blogsky.com
به نام خدا
اشعار طالبا امروزه در بین مردم مازندران از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و مازندرانی ها در مراسم و جشن ها به خواندن اشعار طالبا می پردازند ، طالب اهل مازندران بوده که به روایتی شاعر و ملا بوده که علاقه خاصی به زهره داشته و طالب مادر نداشت و با مادر ناتنی خود با پدرش زندگی می کرد که کم کم حس حسادت در مادر ناتنی طالب نسبت به او زیاد می شود و با خوراندن او با سم طالب مسموم می شود .
و تا کنون اشعار زیبای طالبا هنوز هم در بین مازندرانی ها خوانده می شود . روحش شاد یادش گرامی
اشعار طالبا
مه طالب گم بیه فصل جوانی
ونه قسمت دیبیه ته خانمانی
ندارمه مار مه سه هاکنه مادری
خردمه مار هاکرده لاغلی سری
دله ره دکرده بیهوشه داری
مه طالب بخرده وا بهیه راهی
لعنت بر خورده مار و شی پسر داری
لعنت بر خورده مار و شی پسر داری
انده بورده طالب میونه هندی
هندی یه کنار داشته جفته انجیلی
ونه بالا نیشبیه کوتر چمپلی
ونه زیر نیشبیه آدم آبی
آدم آبی تو مه طالب ره ندی؟
طالب ره بخرده دریوی ماهی
بزنم سالیک و بیرم طلاجی
گردم ره دکنم رز رز شاهی
طالب مه طالب و طالب فرامرز
هر کجه دری خدا بیامرز
***
طالب ره بدیمه میون هندی
هندی مردمون قلیون او کرده
هندی زنانه وچه رو خو کرده
هندی کیجائونه کشه خو کرده
هندی مردمون چراغ سو کرده
قلی چار بیدار تو مه طالب ره ندی
قلی چار بیدار تو مه طالب ره ندی
قلی چار بیدار تو مه طالب ره بیار
طالب نمو ونه دعا کتاب ره بیار
صد تا گسفن دمه همه وره مار
صد تا مادیون دمه همه کره مار
صدتا گومش دمه همه باقه مار
صد تا شتر دمبه قطار به قطار
صد تمن پول اشمامه دمبه میون
بلکه ول هاکنن طالب نوجوون
گدا کیجا بیمه درمه بیابون
دعا کمبه پیدا بوه مه خاهون
طالب مه طالب و طالب خرما چش
از عشق زهره دل دارنه ناخش
***
عاشقی نکنین عاشقی سخته
عاشقی کره دیم دائم زرده
هر کی عاشقی شه کسب هاکرده
عمره صد و بیسته وه شصت سال هاکرده
عاشقی ره هاکردنه پیغمبرون
یوسف عشق ذلیخا بورده زندون
نجما و رعنا برار بینه سرگردون
خسرو و شیرین بوم دونا دون
مسکین و فاطمه گدای دل بیه خون
حضرت عباس من ته بازوی قربون
دمه ذولفقار هاکرده مسلمون
***
الهی لال بوه عمو ته دهون
دیگه این صوبت ره نیار مه میون
مه سره سیو می بوه مه رنگ دندون
غیر از طالب زهره نیره شه خاهون
صادق گد کله هسه سا تشی دندون
طالب فقط هسه مه جان خاهون
گمبه یا عباس مره صادق نونه
یا امام رضا مره صادق نونه
اون قفل طلا مره صادق نونه
محمد صل الله مره صادق نونه
علی مرتضی مره صادق نونه
مره طالب ورنه و خدا ندنه
***
گالشی هاکرد بیمه کنار بیشه
به درگاه الله زهره ناله تنیشته
دسه تور بزو مه جان شه لینگه تاشه
زمینه هاکرده ممرزه ریشه
صد تا گو بزا مه جان نخرده ششه
دکنم پیله طالب کم بخت جانه شه
طالب مه طالب طالب مهربون
گدا کیجا بیمه و درمه بیابون
***
گرد آوری کننده
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
اشعار امیر پازواری
اول بوم بسم الله نوم خداره
صلوات برس بر محمد صل الله ره
***
بوم یا علی سو دکفه امه دل
علی باله ماس هسه قیامت پل
قیامت پل یه موی نازکی یه
چند تا بی نماز اون پله یور نشی یه
***
حسن و حسین (ع) فاطمه بزاره
عجب نوری پاک داشته وشون دتاره
امیر المومنین (ع) وشون بابا هه
ونگ هکنم ونه خواره صداره
***
امیر باته یک بار بورم جوون بهووم
کله سنگه دشته جوون بهووم
بورم مدرسه قرآن خون بهووم
پیش محمد(ص) رو گردون نهووم
***
ناماشون صحرا وا دکته صحراره
داره چله چو بورده مه قواره
تازه بوره شیر دکفه مه پلاره
خبر بمو ورگ بزو مه گیلاره
***
نوپا